تنهاترین نفس

دلنوشته های تنهایی


خیلی وقته

مثل همیشه

مثل این دوسه سال..

امشب هم دلم گرفته بود

ولی امشب از اون شب ها بود که بدجور قلب شکسته م رو لرزوند وصدای هق هقم بلند شد..

صدای گریه هام فقط قلب خودم رو سوزوند وفقط گوش خودم رو کر کرد..

گوش این شهر پر از صداهای مبهم ونامبهمه..

مطمئنم اگه حتی  از درد روحم،قلبم بسوزه وآتش بگیره،شهر از این خواب طولانی بیدار نمیشه..

خیلی وقته که این شهر ناشنواس

خیلی وقته که این شهر مرده..

خیلی وقته

✘ادامهـ مطلبـ✘

♥ نوشته شده در دو شنبه 21 تير 1395برچسب:, ساعت 21:58 توسط آرزو:

خیلی داغونم

این قدر خسته م که دیگه هیچ توانی ندارم

داغون داغونم..

اون قدر داغون که دیگه هیچ آرزویی ندارم

شاید دنیا جایی نبود که من به آرزوهام برسم

شاید نباید به هیچ آرزویی می رسیدم

فقط یه آرزو دارم

مرگ دیگه تنها آرزوی منه

تنها آرزوی من..

خدایا بذار حسرتش رو دلم نمونه

این آخرین خواهشم از توئه

 

 

✘ادامهـ مطلبـ✘

♥ نوشته شده در چهار شنبه 16 دی 1394برچسب:, ساعت 21:3 توسط آرزو:

عشق یا دروغ؟

بارها با خودم گفتم که دیوونه،ازاین رویای بچگانه ت دست بردار

هنوز هم گاهی اوقات همین رو با خودم مرورمی کنم

عشقم...

واقعا تو ارزش عشق وانتظارمن رو داری؟

واقعا همین طور که من دوستت دارم،تو هم نسبت به من همین حس رو داری؟

این روزها عشق های دروغین زیاده..

کاش میفهمیدم محبت عشقم به من پوشالیه یا واقعی..

کاش تکلیفم روشن می شد

کاش بیشتر از این حسرت روزهای رفته روی دلم نمی موند

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

برچسبـهـ ـا : ✘ادامهـ مطلبـ✘
♥ نوشته شده در شنبه 14 آذر 1394برچسب:, ساعت 14:36 توسط آرزو:

♥ نوشته شده در شنبه 14 آذر 1394برچسب:, ساعت 14:32 توسط آرزو:

صدای تو

چند روزه که صدای قشنگتو نشنیدم

اون صدای مهربونت که منو یاد خدا میندازه

و بهم آرامش میده

کجایی عزیزم؟

✘ادامهـ مطلبـ✘

♥ نوشته شده در چهار شنبه 11 آذر 1394برچسب:, ساعت 15:40 توسط آرزو:

مونس تنهایی های من

خدایا

دلم پر است از غم ها

شکایت ها

اشک ها

و دلتنگی ها...

فقط تویی که از تمام  رازهای دلم با خبری

دستم روبگیر مونس تنهایی های من..

 

✘ادامهـ مطلبـ✘

♥ نوشته شده در چهار شنبه 11 آذر 1394برچسب:, ساعت 10:55 توسط آرزو:

♥ نوشته شده در چهار شنبه 11 آذر 1394برچسب:, ساعت 10:50 توسط آرزو:

دلتنگم...

دلتنگم...

دلتنگ روزهای شاد زندگیم

دلتنگ روزهای با هم بودن

دلتنگ روزهایی که نزدیکی نفس های عزیزانم رو حس میکردم

دستان پدرم رو روی شونه هام حس میکردم

مهرمادرم آرامش قلبم بود

رفاقت خواهرام بهترین رفاقت بود

شوخی های برادرم بهترین جمله های لذت بخش بود

دلتنگم...

کاش دوباره گرمای قلب مادرم رو نفس میکشیدم

کاش دوباره مثل گذشته پیوند روحم رو با عزیزانم حس میکردم

کاش..

✘ادامهـ مطلبـ✘

♥ نوشته شده در سه شنبه 10 آذر 1394برچسب:, ساعت 23:30 توسط آرزو:

تلخ وشیرین

امروز یه خبر تازه منو متحیرتر کرد

خواهرم به خواستگارش جواب مثبت داد

بعدازچهارماه..

خیلی خوشحال شدم وخیلی غمگین ..

بغضم بیشترازقبل شد

چشمام اشک نمیریزه ولی قلبم پرازگریه س

همیشه خاطراتم مرور میشن

وقتی که حرف ازخواستگاری وتصمیم خواهرم بود خاطراتم بیشتراذیتم میکردن

الان که دیگه تقریبا همه چیز اوکی شده....

خاطراتم دارن روحمو از تک تک ذره های وجودم جدا میکنن

چقدرسخته...

چقدر دردناکه...

چقدرشیرینه..

چقدرغم انگیزه..

 

✘ادامهـ مطلبـ✘

♥ نوشته شده در پنج شنبه 28 آبان 1394برچسب:, ساعت 14:58 توسط آرزو:

برای تو

زمانی که قرار بود بعد از چند ماه برای اولین بار بیام نزدیکای تو رو فراموش نمیکنم

بارون تندی گرفته بود

زیر بارون ایستاده بودم و به اطرافم نگاه میکردم

مسیر طولانی بود

از سرما انگاردستام منجمد شده بود

بدنم می لرزید

نفس هام یخ زده بود

ولی فکر به تو بهم کمک می کرد قدم هامو محکم تر بردارم

بالاخره چشمم به خونه ی جدیدت افتاد

نمیدونستم بایدبخندم یا گریه کنم

برای من اون لحظه همین کافی بود که نامه م  رو برات بفرستم

لذت بخش ترین وتلخ ترین نامه ای که تا به حال نوشته بودم رو برای تو فرستادم

برای تو...

 

 

 

 

 

✘ادامهـ مطلبـ✘

♥ نوشته شده در پنج شنبه 14 آبان 1394برچسب:, ساعت 11:0 توسط آرزو:

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

Design By : Bia2skin.ir